پایان 13 ماهگی
گل پسرم سلام!
این روزها سرگرم خونه تکونی هستیم: هم خونه خودمون هم خودنه مادر جون! امروز بالاخره خونه تکونی خونه مادر جون تموم شد. اما تو خونه خودمون هنوز اول راهیم! از آشپزخونه شروع کردیم که شما هم اول کاری یکی از ظرف ها و یکی از اسباب بازی های موزیکالتو شکستی! دست شما درد نکنه جانم!
دیگه داری مثل طوطی میشی!!! هر کلمه و هر کاری رو تکرار می کنی و ما بزرگترها باید حسابی مراقب رفتار و گفتارمون باشیم! کلمه هایی که میگی زیادن اما اونایی که یادمه الان اینان: آتیت : آتیش! آب بَزی: آب بازی! بادَت: بادکنک! اَیو: الو! بَیی: بله! بَ بَ: بای بای! بده: بده! صدای ببعی و صدای هاپو رو هم بلدی! بازم هستا ولی الان یادم نمیاد!
شناختت از وسایل و اسباب بازی هات و اعضای صورتت بیشتر شده! حالا دیگه دندون و گوشت رو به ما نشون میدی! چشمک میزنی! موقع حرکات موزون یه چرخ افتخاری هم میزنی!!! با انگشت سبابه و شست بشکن!!! میزنی به چه زیبایی و ظرافتی! از بادکنک میترسی مخصوصا موقع باد کردنش! سشوار و جارو برقی و هر چیزی که صداش شبیه اینا باشه باعص ترس شما و پناه آوردنت به من میشه!
با پدرجون کشتی میگیری و همه فن ها روت اجرا میشه!!
راستی تعطیلات بهمن رفتیم مسافرت و و و و تو برف سنگین گیر کردیم! شما حوصله ات تو ماشین سر رفته بود و اذیت میکردی!
انشااله تا 2 -3 روز دیگه عکسای این ماه رو میزارم! یه کم کم کردن حجمش وقت میبره!