پست نیمه شب!!

پسرم عزیزم سلام!

الان ساعت 2:45 صبحه!!! خوابم نمی برد و به سرم زد که بیام وبلاگتو به روز کنم. امروز نیمه آبانه. تا الان شما سوره ناس و کمی هم سوره توحید رو بلدی. سوره توحید رو به این شکل می خونی: ( قل الله صمد، لم یولد، و تمام). اما سوره ناس رو به ترتیب و خوب با من همراهی می کنی. مخصوصا وقتی میگی خنداس به جای خناس!!

شعرهای زیادی رو هم تا حالا یاد گرفتی از جمله: شعر حسنی نگو بلا بگو، آهویی دارم خوشگله، رفتم بالا فیل بود، رفتم بالا بلال بود، رفتم بالا مورچه بود، می می نی الهی بد نبینی، هرچه که بیند دیده و ... . همه رو شیرین و دوست داشتنی می خونی. گاهی هم به من میگی نخون و خودت به تنهایی میخونی که اون وقت تبدیل میشه به مخلوطی از اشعار!! 

شعر آهو از زبان شما: آهویی داشتم خوشگله، کاشکی بِبَستم، کاشکی ببستم، خدا چیکار کنم، پیدا کنم!!! 

پازل میوه ها و حیوانات اهلی رو کامل بلدی. پازل حیوانات وحشی رو تا نیمه بلدی آخه سخت تره و البته ناملموس تر! 

وقتی دارم خیاطی میکنم میای و میگی منم بدوزم. بعد قوطی سوزن ته گردها رو خالی میکنی و اونایی که تهش مروارید داره و بر میداری و با یه پارچه میدوزی به تخت! ذوق می کنی و میگی دوختم ببین!!!

مدتیه که کشوی لباس هاس بچگیتو پیدا کردی. لباسارو در میاری و کلی سرگرم میشی و البته همه جا رو به هم میریزی. دیالوگ های بسیار زیبایی هم خلق میکنی و همین باعث میشه که من هیج مخالفتی باهات نکنم!!! میگی: لباسه قشنگه، زیبائه! بپوشم. اینجا بزارم. و ...