پایان 7 ماهگی

گل پسر مامانی سلام!

2 روزه که وارد هشت ماهگی شدی و من به دلایل مختلف نتونستم بیام و خاطرات این مدتو بنویسم! دیگه یاد گرفتی چهار دست و پا بری و به همه جا سرک بکشی! اوایل که خوب نمیتونستی تعادلت رو حفظ کنی و همش موقع نشستن و بازی کردن زمین میخوردی. برای کمتر آسیب دیدنت پتو و تشک پهن کردیم رو زمین! دو روزه که یاد گرفتی دستتو بگیری به لبه مبل یا میز و خودتو بکشی بالا. اول رو زانوهات و بعد هم روی پاهات می ایستی! 

وقتی چیزی نظرتو جلب میکنه پشت سر هم تکرار میکنی: اِه اِه اِه.  کلی صداهای جدید هم موقع بازی تولید میکنی مثل: اِتسه، اِه، اِده و بعضی صداهای دیگه که نمیدونم چطوری باید بنویسمشون!! 

حالا دیگه وقتی تو یه اتاق دیگه هستیم و صدات میکنیم خودتو به ما میرسونی. گاهی هم که دوست داری بغلت کنم میای و به پاهام میچسبی تا بغلت کنم! علاقه خاصی به مگنت های یخچال داری و خوب دوتا از اون ها رو صاحب شدی که عکشو بعدا میزارم واست!

سوپ، پوره و فرنی رو دوست داری. از دیروز بهت زرده تخم مرغ هم میدم که اون هم خوشمزه ست!اینقدر بامزه شدی که این مدت بیشتر ازت فیلم گرفتم تا عکس! به زودی عکسای قشنگ هم میزارم واست مامانی!