پایان 3 ماهگی

سلام پسر قشنگم! 

دیروز رفتیم پیش دکتر فرسار. مثل همیشه مهربون و باحوصله بود. "قربونت برم که صدای بازیت داره میاد." میگفتم: وزنت شده 5 کیلو و 300 گرم و قدت هم 59 سانت شده! شکر همه چیز خوب بود، جز رفلاکس که مراقبت میخوای، همین. این روزا خیلی شیرین شدی! حسابی با مامان و بابا بازی میکنی و میخندی و ذوق میکنی. ما هم که قند تو دلمون آب میشه وقتی میبینیم از سر شادی و ذوق صداهای عجیب و غریب از خودت درمیاری! دایره لغاتت (صداهات) بیشتر شده! من و بابایی حسابی منتظر شنیدن اولین کلمه هستیم! خرگوشت رو هم خیلی دوست داری و باهاش سرگرم میشی. آویز بالای تختت هم توجه شما رو به خودش جلب میکنه حتی وقتی خاموشه! وقتی دارم ازت فیلم یا عکس میگیرم متوجه دوربین میشی و حواست از بازی پرت میشه و من مجبور میشم یواشکی ازت فیلم بگیرم تا حرکاتت طبیعی باشه!

امان از ساعت خوابت که هنوز نتظیم نشده. یه هفته بود که ساعت 2 شب میخوابیدی تا 6 صبح! اما 2 رزوه که برنامه ات تغییر کرده و 2 و نیم تا 3 میخوابی! امیدوارم برنامت این نباشه که ساعت خوابت به صبح برسه! 

راستی امروز مامانی همت کرد و بالاخره رفت باشگاه! شما رو هم بردم که مثل یه پسر خوب و ناز خوابیدی تا مامانی با خیال راحت ورزش کنه! دست شما درد نکنه پسر گلی!