خواب شیرین
سلام پسر قشنگم!
الان یه اتفاق جالب افتاد! گفت بیام داغ داغ واست بنویسم! عصری همه خواب بودیم که حدود ساعت یک ربع به 6 شما شروع کردی به گریه های آروم. من پا شدم که بهت شیر بدم. وقتی اومدم بالای تختت و داشتم نازت میدادم : پسر مامان، عسل مامان، قشنگ مامان! دیدم چشمات دوباره سنگین شد و همین طور که نگاهت به من بود خوابت برد. الانم خوابی هنوز! قربونت برم شیرینم!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی